دیپلماسی عزتمند ایران؛ ثمره تبعیت از مکتب امام خمینی(ره)
تاریخ انتشار: ۱۴ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۰۴۰۳۰
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها- راهبرد معاصر نوشت: سالها تحقیر در برابر بیگانگان و دورهای از افول تمدن ایرانی اسلامی که پس از دوره نادر شاه افشار تا پایان پهلوی دوم رخ داد، موجب شد شأن و منزلت ایرانیان در نظام بینالملل خدشه دار شود و یکی از خواستههای اصلی مردم و نخبگان احیای جایگاه قدرتمند ایران در جهان باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در دوره قاجاریه مجموعه عواملی از قبیل سوء مدیریت سیاسی کشور، استبداد مطلق، ضعف فرهنگی، بی سوادی و زوال اقتصاد باعث شد نقاط تاریک زیادی از سوی بیگانگان به کشور تحمیل شود.
گرچه ایران در زمره معدود کشورهایی بود که در دوره استعمار به طور رسمی مستعمره نشد، اما با از میان رفتن بخشهای مهمی از تمامیت ارضی و تحمیل قراردادهای استعماری که غارت منابع ملی و گسترش فقر و نگون بختی را به همراه داشت، موجب شد ایران دست کمی از کشوری مستعمره نداشته باشد.
در دوران پهلویها خودباختگی فرهنگی و هویتی و غربگرایی مخربی که بر اندیشه حاکمان استیلا یافت، به معضلات پیشین اضافه شد و ایران را به کشوری وابسته تبدیل کرد. خشم و تحقیر تجمیع شده مردم ایران، جایی میبایست سر باز کند.
در نهضت ملی شدن صنعت نفت جلوهای از موضع گیری علیه استیلای بیگانگان ظهور یافت، اما دیری نپایید که دوباره با کودتای 28 مرداد، استعمار و استبداد احیا و تا مدتی سرخوردگی و یأس حاکم شد. در عین حال ملی شدن صنعت نفت درسهایی برای مردم ایران داشت که در سالهای بعد مورد استفاده قرار گرفت؛ ازجمله اینکه شکست این نهضت نشان داد برای مقابله با استعمار در ایران، به نیرویی بیشتر از ملی گرایی نیاز است.
اسلام به عنوان عنصری پر قدرت در تاریخ معاصر، پیشتر تأثیرگذاری خود را در بزنگاههایی مانند نهضت تنباکو نشان داده بود. در ابتدای دهه 40، امام خمینی(ره) با اتکا به قدرت تأثیرگذاری و نفوذ اسلام، وادادگیهای رژیم پهلوی را در برابر بیگانگان مورد انتقاد آشکار قرار داد. نقد کاپیتولاسیون، رابطه با رژیم صهیونیستی و انقیاد در برابر آمریکا مواردی بودند که حضرت امام(ره) آنها را به طور جدی محکوم کردند.
با پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس جمهوری اسلامی ایران بعد از سالها این فرصت پدید آمد سیاست خارجی در مدار عزت و استقلال قرار گیرد و ایستادگی و مقاومت جای سلطه پذیری را بگیرد. جهت گیری امام خمینی(ره) در برابر بلوک بندی های قدرت، با اتکا به اصول و آموزههای اسلامی بر مبنای استقلال عمل شکل گرفت؛ بر همین اساس در دوران اوج جنگ سرد، انقلاب اسلامی سیاست خارجی خود را با شعار «نه شرقی و نه غربی» معرفی کرد.
مواضع قاطع و سلطهناپذیر حضرت امام (ره) در برابر آمریکا نیازی به بازگو کردن ندارد؛ اما بیان نمونهای از بی اعتنایی بنیانگذار انقلاب نسبت به ابرقدرتها خالی از لطف نیست.
ادوارد شواردنادزه، وزیر امور خارجه وقت اتحاد جماهیر شوروی برای ابلاغ پاسخ نامه ایشان به گورباچف به تهران سفر کرد. به نظر میآید این دیدار امام خمینی(ره)، صرفاً برای ثبت در تاریخ انجام شد، زیرا احتمالاً هیچ زمان دیگری نماینده دولت یک قدرت جهانی حاضر نشود به مناسباتی که در دیدار با امام خمینی(ره) وجود داشت، تن دهد.
در این دیدار شواردنادزه و همراهانش مدتی منتظر امام می مانند. به محض رسیدن ایشان، امام خمینی(ره) بدون اینکه با کسی دست بدهند یا حتی نگاهی به آنان بیندازند، به همراه مرحوم سیداحمد خمینی در جایگاه خود می نشینند.
شواردنادزه با حالت دستپاچگی و صدای لرزان شروع به قرائت متن جوابیه گورباچف که در دست دارد می کند، در همین حال حضرت امام با قطع صحبت وی می فرمایند: «به ایشان (گورباچف) بگویید من می خواستم جلوی شما فضای بزرگ تری باز کنم، می خواستم دریچه ای به دنیای بزرگ، یعنی دنیای بعد از مرگ که دنیای جاوید است باز کنم و محور اصلی پیام من آن بود. امیدوارم بار دیگر ایشان در این زمینه تلاش کند».
سپس جلسه را ترک می کنند. شواردنادزه درباره این جلسه می گوید: «در حالی که خیلی سردم شده بود، شروع کردم به بیان محتوای نامه و دیدم امام چند مرتبه در برخی نقاط سر تکان دادند و بعد فرمودند، این نامه پاسخ نامه ایشان نبود. هدف اصلیشان این بود گورباچف را ببرند به دنیای جاوید، دنیای پس از مرگ و با عالمی دیگر آشنا کنند و این جوابشان نبود. خلاصه با حالتی ایشان از این جلسه بلند شدند و پس از آن من احساس نارضایتی کردم. احساس کردم خیلی تحویل گرفته نشدم».
شواردنادزه در جای دیگر می گوید: «خلاف انتظارم تصور می کردم می خواهند من را در جماران به سبک پادشاهان تحقیر کنند، دیدم نه آن روحیه اصلاً در امام نیست. امام چنین روحیه ای ندارند».
امام خمینی (ره) اساسا به رابطه با قدرت های جهانی اعتقادی نداشت و شأن ایران را اجل از آن می دانست که با قدرت های خود برتربین وارد مذاکره شود. به همین دلیل این تنها ملاقات ایشان با نماینده یک قدرت بین المللی بهشمار میرود.
چنانچه مشاهده شد، نحوه دیدار و رفتار حضرت امام(ره) به گونه ای است که علاوه بر حفظ مقام معنوی و انسانی در ارتباط با مهمان، حفظ شأن و عزت نفس در تمکین نکردن برابر قدرت فائقه و گوشزد کردن غیر مستقیم مقام اسلام و ایران لحاظ شود.
پس از رحلت امام خمینی (ره) روند سیاست خارجی مدنظر ایشان ادامه یافت و در نتیجه، پس از دفع فشارها و توطئههای بسیار، اینک به کشوری قدرتمند، مستقل و تأثیرگذار در صحنه بینالمللی بدل شده است.
پایان پیام/ت
منبع: فارس
کلیدواژه: راهبرد معاصر امام خمینی ره حضرت امام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۰۴۰۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شبح جنگ چگونه از ایران دور شد؟
به گزارش همشهریآنلاین، ۲ کلیدواژه «میدان» و «دیپلماسی» در چند سال اخیر به یکی از واژههای پرتکرار در میان افکار عمومی و نخبگان کشور تبدیل شده است، منظور از مفهوم دیپلماسی روشن است و مراد از «میدان» نیز فعالیتهای میدانی یا میدان عملیات نظامی است و ایران نیز به دلیل واقع شدن در یک موقعیت ویژه ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک باید در این ۲ حوزه حضوری فعال و موثر داشته باشد.
صیانت از سهگانه «کیان، حریم و منافع» از مهمترین دستور کارهای دیپلماسی و میدان است و در همین چارچوب دوگانهسازی و دوگانهانگاری مفهوم «میدان» و «دیپلماسی» از پایه نادرست و رقیب دانستن این دو بلاوجه است.
براساس «نظریه میدان»، نسبت «میدان سیاست و دیپلماسی» با «میدان رزم» یک نسبت منطقی است و میان آنها یک رابطه معقول وجود دارد که تکمیلکننده همدیگر هستند و در تأمین منافع ملی مقوم و مکمل همدیگرند. تولید قدرت و ثروت زمانی اتفاق میافتد که دیپلماسی و میدان به شکل همگرا عمل کنند.
دستاوردهای میدان و دیپلماسی قابل تبدیل و مبادله با یکدیگر است. هر دو میدان عرصه کسب سرمایه، مشروعیت و اعتبار هستند. تعامل و همراهی دو عنصر دیپلماسی و میدان یک اصل ثابتی است که از سوی دولتمردان و سیاستمداران پذیرفته شده است و کشورها برای تأمین و تضمین منافع حیاتی و منافع ملی ناچار به تمسک به آن هستند. در همین چارچوب میتوان گفت تجمیع و بهرهگیری بهینه از سرمایهها در دو میدان دیپلماسی و میدان از الزامات حکمرانی خوب است و در مقابل، غفلت از این ظرفیتها، از جمله موانع تأمین منافع ملی در عرصه سیاستورزی است.
هماهنگی کامل میدان و دیپلماسی در «وعده صادق»در همین چارچوب به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، یکی از نکات قابل تامل و توجه در عملیات وعده صادق هماهنگی کامل بین میدان و دیپلماسی بود که به وضوح شاهد انجام وظایف تفکیک شده میان آنها از ابتدا تا لحظه انجام عملیات و پس از آن بودیم. عملیات وعده صادق که از سوی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و البته در هماهنگی کامل با دستگاه دیپلماسی کشورمان انجام شد، یک اقدام هوشمندانه در راستای تقویت بازدارندگی و ارتقای جایگاه و تاثیرگذاری ایران در منطقه بود.
در این عملیات از جنبه میدانی، عقلانیت و هم افزایی حداکثری بین نیروهای جمهوری اسلامی ایران الگوی جدیدی از نبرد و این که رویارویی ایران با رژیم صهیونیستی دیگر نیابتی یا ایذایی نیست را ترسیم کرد. پیام این عملیات به دولتهای منطقه این بود که ترتیبات امنیتی آمریکایی با حضور قدرتهای فرامنطقهای قابل اتکا نیست، بلکه ترتیبات امنیتی درون منطقهای با حضور قدرتهای منطقه پایدار است.
جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده است که صلح و ثبات منطقه پیرامونی را لازمه امنیت ملی خود میداند و برای اعاده و حفظ صلح و ثبات از هیچ کوششی فروگذار نکرده و نمیکند.
امروز برای هر ناظر منصفی کاملاً روشن شده است که اقدامات رژیم صهیونیستی به عنوان یک موجودیت اشغالگر، تروریستی و نژادپرست – که خود را مقید به هیچ قاعده و هنجار حقوقی یا اخلاقی یا انسانی ندانسته و طی ۶ ماه گذشته کارزار نسلکشی فلسطینیان و ناامنسازی بیشتر منطقه و جهان را با حمایت همدستانه آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی به پیش برده است – تهدید فوری و مستمر علیه صلح و امنیت منطقه است و ایران با این عملیات به لات کوچههای خلوت این روزهای غرب آسیا این پیام را داد که دوران بزن در رو تمام شده است و او در برابر هر جنایت و شیطنتش پاسخ محکمی دریافت خواهد کرد.
«وعده صادق» دو قطبیسازی کاذب میان دیپلماسی و میدان را کاملا زیر سوال برددر سالهای گذشته بعضا دوگانهسازی بین وزارت امور خارجه و نهادهای عملیاتی در حوزه سیاست خارجی با کلیدواژه دیپلماسی و میدان در فضای سیاسی کشور به شکلی ناآگاهانه از سوی عدهای از افراد به یکی از نمودهای دوقطبیسازیهای مضر در کشور بدل گشته بود ولی همان طور که اشاره شد عملیات وعده صادق و هماهنگی کامل بین دیپلماسی و میدان و هم افزایی وزارت امور خارجه و نیروهای مسلح کشورمان در جریان این عملیات، این دو قطبیسازی کاذب را کاملا زیر سوال برد و ثمره این اتحاد و همافزایی، پیروزی توامان ایران چه در حوزه نظامی و بازدارندگی و چه در صحنه دیپلماسی و حقوق بینالملل در برابر دشمنان بود.
فعالیت سازنده، هوشمندانه و همچنین حداکثری وزارت امورخارجه در حوزه روشنگری و تببین جنایت اخیر اسرائیل و همچنین اشاره به حق قانونی ایران در دفاع مشروع و پاسخ به رژیم اشغالگر قدس در کنار همراه سازی دیگر کشورها این زمینه را فراهم کرد که افکار عمومی جهان پاسخ ایران به اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی در حمله به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق را در راستای اصل دفاع مشروع پذیرفته و آن را حق ایران بدانند.
اگر «مذاکره نکنیم جنگ میشود»؛ تمرکز صرف بر «دیپلماسی با غرب» پیش از دولت سیزدهمبعضا در دولتهای گذشته شاهد شیوه نامتعارف تمرکز صرف دولت به «دیپلماسی با غرب» ذیل سیاست «جنگ هراسی» بودیم و در همین چارچوب، سایه دوگانه «موافق مذاکره» و «مخالف مذاکره» بر فضای سیاسی ایران سایه انداخته بود و اصرار بر این انگاره بود که اگر «مذاکره نکنیم جنگ میشود».
ولی در دولت سیزدهم در قیاس با فراز و فرودهایی که بر رابطه دیپلماسی و میدان در دولتهای گذشته حاکم بوده، این مقوله از تناسب و وحدت رویهای بیش از همیشه برخوردار گشته است، این هماهنگی یقیناً یکی از عوامل اصلی و مؤثر در تغییر نوع واکنش ما به تحولات منطقه و اقدامات دشمنانمان بوده است.
در همین چارچوب، کارشناسان مسائل بینالملل معتقدند که عملیات وعده صادق مبنای ظهور تحول بنیادین در راهبرد جمهوری اسلامی ایران در حفظ امنیت ملی و بازدارندگی مقابل دشمنانش بود؛ تحولی که نشان داد آنچه در سالهای گذشته تحت عنوان دور کردن سایه جنگ از سر ایران با تمسک به راهبرد مذاکره با برخی قدرتهای حامی رژیم صهیونیستی و صبر استراتژیک در مقابل اقدامات ایذایی این رژیم، انجام میشد در واقع به نوعی توجیه بیعملی بوده است و این عملیات نشان داد که در دولت سیزدهم راهبرد «بازدارندگی فعال» جایگزین آن رویکردی شده است که سبب میشد ضربات را با استدلال آسیب نزدن به منافع بلند مدت و تعاملات بینالمللی تحمل کنیم و نادیده بگیریم.
کد خبر 848868 منبع: ایسنا برچسبها ایران و اسرائیل خبر ویژه